در آستانه چهل و سه سالگی انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی لازم است یادی از شقایقهای دشت انقلاب در خراسانجنوبی کنیم و با این لالههای گلگون کفن در این استان آشنا شویم.
خبرگزاری بازتاب خراسان ، خراسانجنوبیها که همیشه و در همه حال پا به رکاب انقلاب در همه برههها و عرصهها بودهاند پیش از به بار نشستن انقلاب اسلامی هم همگام با همه مردم ایران اسلامی به میدان مقابله با حکومت شاهنشاهی آمدند و در این راه ۱۴ شهید والامقام نیز تقدیم به اسلام کردند در این نوشتار سعی کردیم به اختصار با زندگینامه این شهدای والامقام که جزء شقایقهای دشت انقلاب در خراسانجنوبی به حساب میآیند آشنا شویم.
شهید علی سندروس
این شقایق دشت انقلاب که سال ۱۳۴۳ در بیرجند به دنیا آمد بعد از طی دوران تحصیل در مقاطع ابتدایی و راهنمایی در سال اول دبیرستان که راهپیماییها علیه شاه خائن اوج گرفت او نیز به خیل راهپیمایان پیوست.
اما زمانی عشقش به شهادت بیشتر از قبل شد که یکی از دوستانش به نام محمدتقی خاکشور در این راهپیماییها به شهادت رسید او نیز آروز کرد که کاش خدا شهد شیرین شهادت را نصیبش کند.
خدا هم آروزیش را تحقق بخشید و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران به وطن در میدان شهدا و مقابل ژاندامری بیرجند شهد شیرین شهادت را نوشید.
معلم شهید سید هاشم کوشهای
شهید سید هاشم کوشهای نیز سال ۱۳۲۷ در بیرجند به دنیا آمد و چند سال بعد از اتمام دوران ابتدای و راهنمایی به سربازی رفت و پس از گذاران دوران سربازی ادامه تحصیل داد و با مدرک فوق دیپلم به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان دبیر ورزش در مدارس مشهد مقدس مشغول خدمت شد.
کشتار مردم به وسیله رژیم پهلوی چنان وی را آشفته کرده بود که شب قبل از شهادتش وصیت و با دوستان و آشنایانش خداحافظی کرد و در صبح همان روز با همسرش که هنوز ۴۲ روز از مراسم عقدشان بیشتر نگذشته بود و همچنین با مادرش وداع کرد و خود را سریع به چهار راه شهدای مشهد رساندکه در آنجا عمال رژیم به روی مردم رگبار مسلسل بسته بودند و پس از یکسری درگیری هنگام نجات پیرمرد مجروح مورد هدف گلوله قرار گرفت و در تاریخ ۱۰ بهمن ۵۷ در مسیر انتقال به بیمارستان به دیدار حق شتافت.
شهید سید پرویز حسینی
شهید پرویز حسینی سال ۱۳۲۴ در بیرجند متولد شد.
او زندگی را با سختی کار و کوشش میگذرانید و نیکوکاری و خوش اخلاقیش زبانزد دوستان و آشنایان بود و با وجود اینکه سواد نداشت اما بخاطر علاقه به اهل بیت و مسائل دینی اشعاری از حفظ داشت و مرثیهخوانی میکرد.
در زمان حکومت پهلوی که هیچ کس جرأت اظهار عقیده نداشت با شجاعت عکس حضرت امام را جلوی موتورسیکلت خود نصب میکرد.
او با آغاز انقلاب اسلامی از محل زندگی خود ( کلاته ملا) به درخش و بیرجند میآمد تا در تظاهرات شرکت کند، که در تاریخ پنج بهمن ۵۷ که اعتراضات مردمی به اوج خود رسیده بود در مسیر جاده درخش ، بیرجند با اوباش طرفدار شاه برخورد میکند و آنها که تعدادشان زیاد بوده از کمپرسی پیاده میشوند و جلوی شهید را میگیرند و از او میخواهند بگوید مرگ بر خمینی که او با شجاعت میگوید مرگ بر شاه که در این لحظه یکی از اراذل چماق به دست پیچ گوشتی را در گوش شهید میکوبد و آن سید بزرگوار را به شهادت میرساند.
شهید دانشآموز محمد تقی خاکشور
محمدتقی در مشهد بدنیا آمد.
او تحصیلاتش را تا سال سوم دبیرستان در اصفهان گذراند و در سال ۵۷ برای ادامه تحصیل به بیرجند مراجعه کرد، وی که در تاریخ ۱۰ بهمن ۵۷ همگام با مردم انقلابی بیرجند در راهپیمایی شرکت کرده بود به ضرب گلوله مزدوران رژیم پهلوی به شهادت رسید.
شهید محمدعلی راستگو مقدم
این شهید بزرگوار سال ۱۳۱۲ در بیرجند متولد شد، که بعد از دوران طفولیت به همراه پدر در مغازه کفاشی به کار مشغول شد.
در سن ۱۷ سالگی به طرفداری از مصدق پرداخت که در همین دوران دستگیر و مدت یکسال به خواف تبعید شد و یک ماه را نیز در سیاهچالههای رژیم شاه گذراند و پس از رهایی از زندان مدتی شغلش را تغییر داد و به فروش لوازمالتحریر پرداخت.
او یکی از سرشناسان بازار بود و بزرگ فامیل خود نیز به شمار میرفت که با آغاز حرکات انقلاب در تظاهرات و راهپماییها شرکت میکرد که در نهایت در تاریخ ۲۸ آبان ۵۷ در روز عید غدیر در راهپیمایی علیه نظام در بیرجند توسط عمال رژیم شناسایی و به محض ورود به منزل دستگیر و روانه شهربانی شد و در آنجا مورد شکنجه مأموران قرار گرفت که در اثر این حرکات وحشیانه دچار سکته قلبی شد و به شهادت رسید.
شهید محمود سورگی
محمود سورگی سال ۱۳۴۰ در روستای سورگ به دنیا آمد و به دلیل شرایط دشوار مالی خانوادهها در آن دوران به هنر قالیبافی روی آورد.
در دوران انقلاب شوری در وجودش ایجاد میشود که او را شیفته امام(ره) میکند و برای شرکت در راهپیمایی هر روز روانه شهر میشود و اینگونه در میان جمعیت خروشان به آرامش دست مییابد و وقتی دیگر تاب ماندن در روستا برایش باقی نماند به بیرجند نقل مکان میکند و در راهپیمایی ۲۲ بهمن توسط ارتشیان مزدور و وابسته به رژیم مورد ضرب وشتم قرار میگیرد و هنگامی که مجروح بر زمین افتاده بود سینه پاکش هدف گلوله خائنی قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید محمود میری
شهید محمود میری سال ۱۳۱۲ در روستای خونیک بیرجند به دنیا آمد و در ۵ سالگی پدرش را از دست داد و درهمان زمان برای کار به همراه مادرش به بیرجند آمد.
به دلیل فقر مالی از تحصیل محروم و برای تأمین معاش زندگی شروع به کار در یک مغازه کفاشی کرد و چون علاقه چندانی به شغل کفاشی نداشت آن را تغییر به خوار و بار فروشی داد.
در دوران شکوهمند انقلاب، و هنگام اوج گرفتن تظاهرات، در راهپیماییها و تظاهرات علیه حکومت ستمشاهی شرکت بسیار فعال داشت طوریکه مورد شناسایی ساواک و عوامل رژیم قرارگرفت.
این شهید در تاریخ ۵ بهمن ۵۷ که چماقداران برای سرکوب و ترساندن مردم به شهر بیرجند آمده بودند و شروع به آزار و اذیت مردم وغارت اموال آنها کردند، در این گیر و دار شهید جلوی درب مغازه در حال خالی کردن بار از ماشین به داخل مغازه بود که چماقداران از او میخواهند که شعار برضد انقلاب بگوید ولی او قبول نمیکند، آنها با چوب ضربه محکمی به سر ایشان میزنند.
شهید بیهوش برروی زمین میافتد و چماقداران بار و مغازه را غارت میکنند.
او پس از به هوش آمدن به منزل میرود امابر اثر ضربه مغزی که به سر ایشان وارد شده، سردردهای ایشان وخیم میشود.
چندین بار به تهران و مشهد و … برای معالجه میرود اما فایدهای ندارد تا اینکه برای آخرین بار به مشهد میروند، ایشان در حرم امام رضا(ع) با گریه فراوان از امام خداحافظی کرده و میگوید برای آخرین بار نزدت هستم بعد از کمی استراحت به بیمارستان قائم مشهد میرود و در آنجا بستری میشود از سر او عکس میگیرند اما قبل از اینکه نتیجهها مشخص شود شهید محمد میری در تاریخ ۱۱ اسفند ۶۲ به شهات میرسد.
شهید داوود مؤمنی
شهید داوود مؤمنی متولد فردوس بوده که در ایام پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ حضور فعالی در عرصههای تظاهرات داشته و همیشه تلاشش کمک به زخمیها و مجروحان تظاهرات و انتقالشان به بیمارستان بوده است، که در یکی از همین قرارها وقتی برای کمک به مجروحان به خیابان مراجعه میکند در روبروی شرکت نفت مورد اصابت گلوله قرار گرفته که روز بعد از آن به فیض شهادت نائل میشود.
شهید غلامحسین محبراد
این شهید بزرگوار در سال ۱۳۲۷ در فردوس بدنیا آمد و توانست مدرک دیپلمش را اخذ کند و مدتی در گرگان زندگی کرد و مرتب در مساجد بر علیه نظام سخنرانی میکرد و برای نشر اعلامیههای امام(ره) به تهران رفت و آمد داشت و از شهادت در این راه به عنوان افتخار یاد میکرد.
شب نهم بهمن ۵۷ که گویی به او الهام شده بود فردا به آرزویش خواهد رسید از همسرش یک لباس مشکی و دو عدد پرچم مشکی درخواست میکند و فردای آن شب غسل شهادت کرده و لباس مشکی بر تن کرد و یکی از پرچمها را بر سر در خانه و دیگری را بر در مغازهاش وصل کرد و بر همه عیان ساخته بود که دیگر برگشتی در کار نیست.
این شهید بزرگوار در موقع سرنگونی مجسمه شاه مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و بعد از ۹ روز بستری بودن در بیمارستان به شهادت میرسد.
شهید محمد نصیریزاده
این شهید بزرگوار در سال ۱۳۱۱ در قاین به دنیا آمد که در دوران ستم شاهی و ایام منتهی به پیروزی انقلاب در راهپیماییها شرکت میکرد و با وجود اینکه از نعمت خواندن و نوشتن محروم بود به دلیل ممارست با قرآن این نور بر جان و دلش تابیده شد و در تاریخ ۲۲ آذر ۵۷در تظاهرات خیابانی بدست مزدوران رژیم پهلوی به شهادت رسید.
شهید سید محمدعلی ریاحی
این شهید بزرگوار نیز سال ۱۳۴۰ در شهرستان قاین متولد شد که بعد از تحصیلات ابتدایی برای کمک به معاش خانواده مشغول بکار مکانیکی و سپس رانندگی شد و با اوجگیری مبارزات دوران انقلاب براثر درگیری با مزدوران پهلوی در ۲۲ دی ماه سال ۵۷ مجروح و بعد از چند روزبستری شدن در بیمارستان با لبی تشنه چون جدش امام حسین (ع) به شهادت رسید.
شهید غلامعلی لاخی
این شهید دوران انقلاب اسلامی سال ۱۳۳۶ در شهرستان قاین متولد شد که بعد از گذراندن دوران کودکی به شغل دامداری و کشاورزی مشغول گشت و در دوران انقلاب اسلامی به پخش و نشر اعلامیه و نوشتن شعارهای دیواری علیه نظام پهلوی میپرداخت و هنگامی که نیروگاه برق از دست ایادی رژیم خارج شده بود در تاریخ ۲۸ بهمن ۵۷ برای نگهبانی به آنجا رفت که در همان محل به شهادت میرسد.
شهید محمد صبیانی
شهید محمد صبیانی در سال ۱۳۱۶ در شهرستان قاین متولد شد و به دلیل علاقه به کارهای فنی پیشه لوازم اتومبیل فروشی را در پیش گرفت.
وی اخلاقی نیکو داشت و در تمام مراسمات و تظاهرات دوران پیروزی انقلاب مشارکت فعالی داشت و در ۲۲ دی ماه ۵۷ در مراسم تظاهرات به شهادت رسید که پیکر مطهرش در مشهد مقدس به خاک سپرده شد.
شهید سید حسین مهدویالحسینی
وی در سال ۱۳۳۶ خورشیدی، در خانواده آیتا... سید علی مهدویالحسینی در قاین متولد شد.
در ۷ سالگی پدرش به رحمت ایزدی پیوست، تحصیلات ابتدایی و سپس متوسطه را تا سوم دبیرستان در زادگاهش گذراند و چون از دانشآموزان ممتاز دوران تحصیل بود در دبیرستان علم پذیرفته شد.
وی همزمان در دانشسرای قوچان نیز پذیرفته شد که با توصیه زنده یاد مرحوم آذری در رشته ریاضی در دبیرستان علم تحصیل و پس از اخذ دیپلم و شرکت در کنکور در رشته مهندسی ارتباطات دانشگاه تهران قبول شد.
وی در سال ۵۷ پس از اوجگیری قیام مردم و تعطیلی دانشگاه به قاین آمد و مردم را به مبارزه با رژیم تشویق میکرد، که در۲۲ آذر ۵۷ به هنگام تظاهرات علیه رژیم ستمگر شاهنشاهی به شهادت رسید.
انتهای پیام /